شیوه های تبری :
الف )قلبی
قلب انسان کانون تمایلات،مهرورزی ها و کنیه توزی ها و محل بروز گرایش هاست. از این رو تبری قلبی نقشی سرنوشت ساز در زندگی انسان ها دارد . باید به دشمنان خداوند متعال دل نبست و از آنان نفرت داشت . که این سنت خداوند متعال و پیامبران اوست . حضرت علی (ع) فرمودند : کسی که از عملکرد جامعه ای خشنود باشد، گویا با آنان هم کار بوده است . و در روایات است که ایمان، دوست داشتن و دشمن داشتن است .
ب) زبانی
باید با زبان از دشمنان خداوند و از دشمنان اولیای او تبری جست . باید بغض آنان را فریاد کرد و دشمنی قلبی را به جلوه گذاشت . باید با شمشیر زبان، ریشه های محبوبیت و مقبولیت آنان را زد. البته نه با فحش و رکیک گویی و یاوه پردازی که دین ما با هرزه گوییی و هرزه گرایی و سخن زشت، سر ستیز دارد .
دشنام در اثر نبودن منطق و در اثر زبونی است، پس لازم است افراد تا آن جا که می توانند طرف مقابل خود را با منطقی شایسته و بیانی استوار قانع سازند .
لعن و نفرین :
لعن و نفرین از شیوه های پذیرفته شده زبانی برائت است . فرهنگ اسلامی و اخلاق والای آن، فحش و ناسزاگویی را بر نمی تابد، ولی لعن و نفرین را به جای آن می گمارد تا مرزهای تبری پاس داشته شود . دشمنی ها ابراز گردد و دشمنان نکوهیده شوند .
این اصناف و گروه ها را قرآن کریم لعنت کرده است : 1- کفار به طور مطلق (احزاب :64) 2- منافقان (احزاب - 60) 3- ابلیس (ص-78) 4- آنانکه خداوند و رسول او را اذیت کنند (احزاب 57) اهل افساد و قاطعان رحم (محمد-43) آنانکه آیات خدا و راه های هدایت را پنهان می دارند. (بقره-159) 7- ستمکاران (هود-18) شجره ملعونه (اسراء 60) 9- آنانکه به زنان پاکدامن، نسبت زنا بدهند. (نور-43) .
در زیارت عاشورا 22 بار کلمه لعن و مشتقاتش آمده است . واژه لعن و مشتقاتش بیش از چهل بار در قرآن کریم بکار رفته است .
لزوم تبری :
اگر تبری از دشمنان خدا وجود نداشته باشد، مرزهای دوستی و دشمنی به هم میریزد . حق و باطل در هم می آمیزد و یک پلورالیسم دینی پدید می آید
------------
منبع : مطلب سال 84 وبلاگ قبلی حریم یاس
متن و توضیح در باره دعای صنمی قریش را در
اللهم العن صنمی قریش و جبتیها و طاغوتیها و إفکیها و ابنتیهما اللذین
خدایا لعـنت کن دو بـت قریش و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را، وآن دو دروغ پرداز را، و دو دختر آنان را،
خالفا أمرک و أنکرا وحیک و جحدا إنعامک و عصیا رسولک و قلبا دینک و
کسانیکه فرمانت را زیر پا نـهادند، و وحی تو را نپـذیـرفتند، و نعـمت تو را انکار کردند، و نافرمانی پیامبرت را کردند، و دینت را واژگون نمودند،
حرفا کتابک و عطلا أحکامک و أبطلا فرائضک و ألحدا فی آیاتک و عادیا
و قـرآنـت را تحـریف کردند، و احکام تو را بی ثمر گذاردند و تـباه کردند احـکام واجـب تو را، و از در دشمنی با آیاتت برآمدند، و دشمنی کردند.
أولیاءک و والیا أعداءک و خربا بلادک و أفسدا عبادک اللهم العنهما و
با دوستانت و دوستی کردنـد با دشمـنانـت، و شهـرهـای تو را ویـران ساخـتند، و بـندگانت را به فساد کشاندند، خدایا لعنت کن آن دو
أنصارهما فقد أخربا بیت النبوة و ردما بابه و نقضا سقفه و ألحقا سماءه
و پیروانشان و یارانشان و گرویدگان به آندو و دوستانشان را،زیرا آن دو ویران ساختند خانه نبوت (وحی) را، و در آن را کاملاً بستند، و شکستد سقف آن را، و آنرا زیر و رو کردند، و بالا
بأرضه و عالیه بسافله و ظاهره بباطنه و استأصلا أهله و أبادا أنصاره و
و پایین آن را یکی کردند، و ظاهـر و باطنش را ویران کردند، و اهـل آن را از بیخ برانداختند و یاوران آن را هلاک کردند،
قتلا أطفاله و أخلیا منبره من وصیه و وارثه و جحدا نبوته و أشرکا
و کودکانـشان را کشتند، و منبر نبوت را از وصیّ نبی و وارث پـیـامبر، تـهی کردند، و انـکـار کردند امـامت وصیّ پیامبر را، و مـشرک
بربهما فعظم ذنبهما و خلدهما فی سقر و ما أدراک ما سقر لا تبقی و لا
به خدا شدند، پس خدایا گناه آن دو را بزرگ شمارو برای همیشه در جهنم سقر جایشان بده، جهنمی که بندگان نمی توانند شدت عذابش را درک کنند، جهنمی که نه چیزی را باقی میگذارد و نه رها میسازد.
تذر اللهم العنهم بعدد کل منکر أتوه و حق أخفوه و منبر علوه و منافق
خدایا آن دو و پیروانشان را به عـدد هـر کار نـاروایی که انجام دادند لـعنـت کن، و به عدد هر حقی که مخفی داشتند، و هر منبری که به ظلـم بر آن بالا رفتند، و هر مـنـافقی
ولوه و مؤمن أرجوه و ولی آذوه و طرید آووه و صادق طردوه و کافر
که به کار گماردند،و هر مـؤمنی که تبعید ش کردند، و هر دوست خدا که آزردند، و هر تبعید شده ای که پناهش دادند، و هرراستـگویی که راندند، وهر کـافری
----------
متن دعا را از وبلاگ http://ali19.parsiblog.com برداشتم