سر مزار مادرم گل نیارید سبد سبد
هیچکس نیاد بالاسرم غصه دارم غصه دارم
بی مادری بد دردیه قصه ها پیرت میکنه
وقتی نباشه مادری غمها اسیرت میکنه
مادر چرا این زندگی فقط غماش سهم ماهاست
خوشی کنار ماها نیست درد زمونه مال ماست
این زندگی برای من مرگه بدون مادرم
زنده نمیتونم باشم زندگی زندون بارم
مادر عزیز هر خونه است ما که عزیزی نداریم
فقط از این دنیای بد رنج و غم و غصه داریم
میگن پسر مادریه جونشه و یه مادرش
عمر و تمام زنگیش بسته به جون مادرش
میشه به مادرم بگید همونی میشم که میخواد
فقط بهش بگید بیاد اینجور مارو تنها نذار
نمیدونم ما کی میخوایم یه روز خوش داشته باشیم
یک روز مهتابی خوب کنار مادرم باشیم
اما همش یه حسرته خواب و خیاله باسه من
زندگی مو از دست دادم به کی بگم به کی بگم
ما که با غم زاده شدیم با غم از این دنیا میریم
خوشی کنار ماها نیست فقط غمه ...
