فرازهایی از الهی نامه استاد حسن زاده آملی
الهى؛ بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهی؛ اگر گلم و یا خارم از آن بوستان یارم
الهی؛ ظاهر ما اگر عنوان باطن ما نباشد، در «یوم تبلی السرائر»چه کنیم؟
الهی؛ تو پاک آفریده ای؛ ما آلوده کرد
الهی؛ نماینده ات فرمود القلب حرم الله؛ حرمت را حفظ فرما
الهی؛ یک عمر امروز را به فردا بردم؛ توفیقم ده که حال فردا را به امروز آورم!
الهى؛ همه سرآسوده خواهند و حسن دل آسوده.
الهی؛ از سجده کردن شرمسارم و از سجده برداشتن شرمسارتر.
الهی؛ راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.