سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولادت حضرت معصومه

میلاد با سعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلامه الله علیها) بر عموم شیعیان مبارک باد.

 تصاویر به مناسبت ولادت حضرت معصومه (س) . برای مشاهده عکس ها در ابعاد بزرگتر روی هر عکس کلیک کنید

حضرت معصومه      حضرت معصومه


 کلمات کلیدی :عکس، ولادت، حضرت معصومه

ارسال به بالاترين ارسال به فرند فيد ارسال به Digg ارسال به دنباله ارسال به Google ارسال به Reddit ارسال به Technorati ارسال به فیس بوک

حریم یاس ::: دوشنبه 86 آبان 21 ::: ساعت 8:8 صبح

محبت دوستان ()نظر

قیصر امین پور

یک رباعی زیبا از مرحوم قیصر امین پور

قیصر امین پور

ای غم ، تو که هستی ز کجا می آیی؟
هر دم به هوای دل ما می آیی

باز آی و قدم به روی چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا می آیی!

----------------

با این همه

اما 
   با این همه
تقصیر من نبود
                  که با این همه...
با این همه امید قبولی
در امتحان سادهْ تو رد شدم
اصلاً نه تو ، نه من!
تقصیر هیچ کس نیست

از خوبی تو بود
               که من
                        بد شدم!

روحش شاد و یادش گرامی...

---------------------------------

شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد .
قال الصادق علیه السلام :
مَن قَرَا القُرآن و هو شابٌّ مُؤمِنٌ ، اختَلَطَ القُرآنُ بلَحمِهِ و دَمِهِ
هر جوانی مؤمنی که قرآن بخواهد، قرآن با گوشت و خون او را در می آمیزد.

قال الصادق علیه السلام
ُ النُّصحِ یدعو إلی التُّهمَةِ
نصیحت زیاد، موجب بدبینی می‌شود


 کلمات کلیدی :عکس، شعر، قیصر امین پور

ارسال به بالاترين ارسال به فرند فيد ارسال به Digg ارسال به دنباله ارسال به Google ارسال به Reddit ارسال به Technorati ارسال به فیس بوک

حریم یاس ::: شنبه 86 آبان 12 ::: ساعت 8:47 صبح

محبت دوستان ()نظر

(حضرت زینب (س

رسالت حضرت زینب (س)

نوشتن درباره رسالت حضرت زینب کاری بس مشکل و طاقت فرساست، اما بر حسب ضرورت و تکمیل بحث، اشاره‏ای کوتاه و مختصر به آن می‏کنیم: چون زینب تربیت شده خاندان وحی و امامت بود و به حقیقت دین آشنایی کامل داشت، وقتی دین را در دست عده‏ای ستم‏گر دید و مردم زمانه را از ظلم و جور حکام خود غافل یافت به صرافت دریافت اگر مردم را به گونه‏ای از بدعت‏ها و ظلم و ستم‏ها و ناحق بودن حاکمان زمانه آگاه نسازند از دین چیزی جز ظاهر آن باقی نمی‏ماند، از این رو با امام حسین(ع) همراه شد به امید آن که نادرستی‏ها و ناشایستگی‏ها را از دین بزدایند. البته تا زمانی که امام حسین(ع) در قید حیات بودند ایشان در همه امور از امام(ع) اطاعت می‏کرد، اما وقتی متوجه شد از مردان بنی‏هاشم کسی جز امام زین العابدین(ع) باقی نمانده و او هم چنان رنجور است که تا مدت‏ها توان ندارد به وظایف امامت خویش قیام کند تصمیم گرفت در کنار امام سجاد(ع) به رسالتی که برای خویش احساس می‏کرد عمل نماید. زینب(س) موارد زیر را از وظایف اصلی رسالت خویش می‏دانست:
1. سعی داشت در هر فرصتی با خطبه و سخنرانی عمّال و حکومتیان را رسوا سازد و مردم را از جنایتی که آنان مرتکب شده بودند آگاه نماید، تا با مفتضح ساختن دستگاه حکومتی خون عزیزانش هدر نرود و انقلاب کربلا بی‏ثمر نماند، انقلابی که ثمره‏اش معیاری برای تمیز حق از ناحق بود.
2. آرامش دادن به زنان و کودکان داغدیده تا مبادا با ناله و شیون دشمن کام گردند و دشمن از حال رقت بار آنان شاد شود.
3. سومین وظیفه‏ای که زینب(س) خویش را به آن ملزم می‏دید مراقبت از امام سجاد(ع) بود، به همین علت خود را در جلو شمشیرهایی می‏انداخت که قصد داشتند امام را به شهادت برسانند.

گریه امام زمان بر اسیرى زینب(س)

حاج ملا سلطانعلى، که از جمله عابدان و زاهدان بود، مى گوید:
در خواب به محضر مبارک امام زمان (ع) مشرف شدم ، عرض کردم : مولاى من ! آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که فَلَاندبَنَّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبکِیَّنَ عَینُک بَدَلَ الدُموعِ دَماً صحیح است؟

فرمود: آرى!
گفتم: آن مصیبتى که در سوگ آن، به جاى اشک خون گریه مى‌کنید، کدام است؟ آن مصیبت على اکبر است؟
فرمود: نه! اگر على اکبر زنده بود، او هم در این مصیبت، خون گریه مى‌کرد!
گفتم : آیا مقصود مصیبت حضرت عباس (ع) است؟
فرمود: نه! بلکه اگر حضرت عباس هم در قید حیات بود، او نیز در این مصیبت خون گریه مى‌کرد!
عرض کردم: آیا مصیبت حضرت سیدالشهداء (ع) است؟
فرمود: نه! اگر حضرت سید الشهداء (ع) هم بود، در این مصیبت خون گریه مى‌کرد!
پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟ 
                                  فرمود:

مصیبت اسیری عمه‌ام زینب (س) است.

وفات حضرت زینب(س)

محققان درباره تاریخ وفات حضرت زینب و محل دفن آن بزرگوار به یک رأی و نظر نیستند، اما بیشترینه آنان بر این عقیده تأکید دارند که زینب(س) بعد از واقعه عاشورا یک سال و نیم بیشتر زنده نبود و قبر آن حضرت در شام است.

حضرت زینب

منابع : نشریه پاسدار گمنام
        200 داستان از فضضایل و کرامات حضرت زینب
       
aviny.com
-------------------------
انشاءلله سه شنبه شب با اردویی که سایت رسانیک گذاشته حرکت میکنیم به سمت مشهد. نائب الزیاره دوستان هستیم.

پرشین بلاگ را چه شده ؟
واقعا عجیبه ! اینها که دم از بهترین و بزرگترین سرویس وبلاگ فارسی را میزنند چه توجیهی برای هک شدن این سایت با این مقدار مخاطب و بازدیدکننده و امکانات را دارند ! اخیرا هم که تولد 5 سالگی پرشین بلاگ رو جشن گرفتند ... !
هنوز هم مشکلات سایت حل نشده و ما همچنان نگران وضعیت پرشین بلاگ هستیم.


 کلمات کلیدی :عکس، حضرت زینب

ارسال به بالاترين ارسال به فرند فيد ارسال به Digg ارسال به دنباله ارسال به Google ارسال به Reddit ارسال به Technorati ارسال به فیس بوک

حریم یاس ::: شنبه 86 شهریور 10 ::: ساعت 12:18 عصر

محبت دوستان ()نظر

یاس علی

.

قلب ها می تپند و ثانیه ها می شمرند تپش قلب ها را

فکر ها می اندیشند و سالها می افزایند تفکر اندیشه ها را

دل ها می گویند و قلم ها می نویسند سخن دل ها را

چشم ها نظاره می کنند و چهرها می خوانند انتهای چشم ها را

زبان ها می گویند و نویسندگان می مانند در پهنای وسعت زبان

ای که حرم در حُرمت حریمت می ماند

و یاس از حُرمت یاس به شگفتا می آید

و ای که قلم ها در بیان حُرم+ت حَرمت سرخم کرده اند.

                                                                    « ای یاس علی »

حریم یاس

................

برای امروز برنامه زیاد داشتم ولی یه مقدار سرم شلوغ بود نرسیدم

عیدی امسالمون هم خانم داد. به لطف خدا حال منتظرکوچک خیلی بهتر شده .


 کلمات کلیدی :عکس، ولادت، حضرت زهرا

ارسال به بالاترين ارسال به فرند فيد ارسال به Digg ارسال به دنباله ارسال به Google ارسال به Reddit ارسال به Technorati ارسال به فیس بوک

حریم یاس ::: شنبه 86 شهریور 10 ::: ساعت 12:15 عصر

محبت دوستان ()نظر

روایت روزهای سرد بی فاطمه ...

پا به خانه میگذارم ، عطر عجیب تو دلم را به درد می آورد.

در گوشه گوشه خانه تو را می بینم، با همان تبسم آسمانی ات، اما تو نیستی فاطمه ام !

دلم در خانه می گیرد.دیگر همان خانه همیشگی نیست که خشت خشت دیوارهایش را نه از گِل، که از دل ساخته ایم. دیگر خانه، پناهگاه خستگی ها و غمهایت نیست که به چهار دیواری اش پناه می آوردم تا تو با آرامش کلامت، تسلی خاطرم شوی.

هر چه شمع روشن می کنم و هر چه چراغ ، باز هم نور نگاه تو را کم دارد .

صدای گریه زینب هم که لحظه ای بند نمی آید ! محراب خالی ات ، آتش به جانم می زند بانو !

***

خانه نشینی ام را تاب نیاوردم ، صدای گریه ذوالفقار هم که در غلاف بود ، به زخم هایم نمک می زند.از آن به بعد ، داغ های سینه ام ره به گوش چاه می خوانم و فقط چاه ، سنگ صبور دردهای من است.

از آن شبی که تابوت تو را به دوش کشیدم ، خستگی شانه هایم را رها نمی کند ...

هر بار که از وسعت دلتنگی کوچه های بنی هاشم عبور می کنم ، بغضی نفس گیر چنگ می اندازد بر گلوی لحظه هایم. صورتم در حرارتی گداخته از شرم و خشم می سوزد ، می سوزد و سرخ می شود و چشم هایم به اشک می نشیند ...

***

مادر جان ! چه کسی از روایت آن روز ها ، می داند .. روایتی که زبانم از گفتنش لال ماند .. روایتی که باعث شادی اولی و دومی ( لعنت الله علیه ) و یارانش بود .. روایتی که ..


 کلمات کلیدی :عکس، حضرت زهرا، شهادت، دلنوشته

ارسال به بالاترين ارسال به فرند فيد ارسال به Digg ارسال به دنباله ارسال به Google ارسال به Reddit ارسال به Technorati ارسال به فیس بوک

حریم یاس ::: شنبه 86 شهریور 10 ::: ساعت 12:10 عصر

محبت دوستان ()نظر

<   <<   6   7      >

بازدیدهای امروز: 9 //  بازدیدهای دیروز: 23 //  بازدید کل  : 390186
Design By HarimeYas.ir

-->